جدول جو
جدول جو

معنی قصاب کلا - جستجوی لغت در جدول جو

قصاب کلا
(قَصْ صا کَ دِهْ)
دهی است از دهستان مشهدگنج افروز بخش مرکزی شهرستان بابل در 90000 گزی جنوب بابل. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل مرطوب مالاریایی است. سکنۀ آن 250 تن است. آب آن از چاه ورود خانه کاری و محصول آن برنج و صیفی و پنبه و حبوبات و غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قصاب کتی
(قَصْ صا کَ)
دهی است از دهستان اهلمرستاق بخش مرکزی شهرستان آمل است. این ده در 9000 گزی شمال باختری آمل و 1000 گزی باختر شوسۀ آمل به محمودآباد و در دشت واقع شده و هوایی معتدل مرطوب مالاریائی دارد. سکنۀآن 180 تن. آب آن از چشمۀ بولیده و فاضلاب هلی کتی ومحصول آن برنج، کنف، حبوبات، و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
قصاب کلا میان ده
(قَصْ صا مَ حَلْ لَ)
دهی است از دهستان ساسی کلام بخش مرکزی شهرستان بابل واقع در 12000 گزی جنوب باختری بابل و 3500 گزی جنوب شوسۀ بابل به آمل. موقع جغرافیایی آن دشت، معتدل مرطوب مالاریایی است. سکنۀ آن 130 تن است. آب آن از رود خانه کلارودبی و محصول آن برنج، غلات، صیفی، پنبه و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
قصاب کلا بابل
(قَصْ صا کَ)
ده کوچکی از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل در 22000 گزی جنوب باختری بابل و 2000 گزی شمال شوسۀ بابل به آمل. سکنۀ آن 10 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
قاب کا
نوعی بازیاین بازی بیشتر در مناطق ییلاقی صورت می گیردو با
فرهنگ گویش مازندرانی